کد مطلب:303637 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:128

فریاد از سقیفه
سقیفه در مدینه پس از رحلت خاتم الانبیاء (ص) برای همیشه آبروی گردانندگان و آتش به یارهای معركه را شرمسار نموده است زیرا آنان در آن مكان جمع شدند تا حقی بزرگ را از انسانی بزرگ ضایع كنند. آنها در آن جا جمع شدند تا با خدا و رسول خدا محاربه كنند آنها از بس تشنه وصال حكومت بودند كه فراموش كردند تعهد خود را به خدا و رسول خدا و اسلام و قرآن، آری آنان در سقیفه جمع شدند تا از مردم بیعت بگیرند برای فردی كه در صحرای جُحفه و در غدیر حضور داشت و می دانست كه علی علیه السلام را خدا به امامت و جانشینی رسول خدا (ص) منصوب نموده است. شگفتا چگونه روز هیجدهم ذی الحجه غدیر را ازیاد بردند و چگونه فراموش كردند كه خدا پس از نصب امیرالمومنین علی علیه السلام به وصایت آیه اكمال الدین و اتمام النعمة را نازل فرموده است:

الیوم اكملت لكم دینكم و اتممت علیكم نعمتی و رضیت لكم الاسلام دیناً. (مائده/3)

امروز دین شما را كامل نموده و نعمت را بر شما تمام كردم و اسلام را به عنوان دین برای شما پسندیدم.

سبحان الله! این آیه به شهادت همه مفسران شیعه و بسیاری از مفسران اهل سنت و جماعت در جریان معرفی حضرت علی علیه السلام به امامت و جانشینی بلافصل آن حضرت نازل شده است. چگونه ممكن است كسی را كه خدایش گزینش كرده و معرفی او را به مردم بر پیامبرش در یوم الغدیر واجب فرموده، و امامت او را مایه كمال دین و كاملترین نعمت الهی دانسته چنین فردی را دنبال قرار دهند و دیگران را بی هیچ نشانه ای از نشانه های الهی به جانشینی پیامبر برگزینند؟! به قول قرآن كریم:

افمن یهدی الی الحق احق ان یتبع ام من لایهدی الا ان یهدی فما لكم كیف تحكمون. [1] آیا آن كس كه به حق هدایت می كند شایسته پیروی است (سزاوار امامت است).

یا آن كس كه نمی تواند راه به جایی ببرد مگر خود هدایت شود؟ پس وای بر شما چگونه قضاوت می كنید؟! و حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغة می فرماید:

ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلمهم بامرالله. [2] .

شایسته ترین كس برای تصدی این امر (امر امامت و خلافت) آن كس است كه برعهده داری آن از دیگران قوی تر و به امر خدا داناتر است. آری گفتیم

پس از رحلت رسول خدا (ص) جمعی از مسلمانان در محلی به نام سقیفه بنی ساعده، كه سایبانی بود و قبلاً در دوران جاهلیت برای تصمیم گیری از مسایل عمومی صاحبنظران در آن محل گردهم جمع می شدند. اجتماع كردند و پس از یك شور شتابزده كه عمربن خطاب آن را یك (فلته) نامیده است (یعنی كار ناگهانی، حساب نشده) حاصل این شور گزینش ابوبكر بن ابوقحافه بر خلافت و جانشینی پیامبر بود كه از مردم برای او بیعت گرفتند [3] .

جریان سقیفه بنی ساعده مورد اعتراض عده ای از اصحاب پیامبر (ص) خصوصاً حضرت علی علیه السلام قرار گرفت.

اینك ممكن است برای هر كسی این سؤال پیش بیاید كه آیا با اجتهاد یا مشورت می توان نص صریح خدا را تغییر داد؟ پاسخ منفی است یعنی هرگز قابل قبول نیست كه مردم حكم صریح خداوند متعال را بتوانند با شور و بیت نفی یا اثبات كنند. چنانچه در قرآن كریمش فرموده است: «و ما كان لمومن و لا مومنة اذا قضی الله و رسوله امراً ان یكون لهم الخیرة من امر هم و من یعص الله و رسوله فقد ضل ضلالاً مبینا. (احزاب/36)

هرگز مرد مؤمن و زن مؤمنه ای نباید هنگامی كه خدا و رسولش در كاری نظر دادند برای خود حق انتخاب قایل شوند و هركس كه خدا و رسولش را نافرمائی كند به گمراهی آشكاری دچار شده است.


[1] يونس/35.

[2] نهج البلاعة/173.

[3] كتاب سقيفه، تأليف شيخ محمدرضا مظفر - رهبري امت تأليف سبحاني / 93.